چرا پیامبر زن نداریم؟
چرا هیچ یک از پیامبران زن نبوده اند.آیا این بی عدالتی و جفا در حق زن نیست؟ پاسخ چرا پیامبر زن نداریم را در این مطلب راسخون جویا شوید.
پیامبران بزرگ و نامی همواره در دامان مادرانی نیکو سرشت پروش یافته اند. زنانی که در قران به بعضی ازآنها هم اشاره شده است .با اینکه پرورش همه ی پیامبران در دامان زنان ومادران بوده اند جرا آنها به مقام پیامبری نرسیده اند.
لذا یکی از سوالاتی که در ذهن دین پژوهان می باشد این است که : چرا در بین ١٢٤ هزار پیامبر هیچ زنی پیامبر نشده است؟
جهت پاسخگویی به این سوال (چرا پیامبر زن نداریم ؟) ابتدا باید انواع مقام ها ی ماموریتی الهی را بشناسیم تا بدانیم مقام شامخ زن در کدام مقام وجود دارد. و در ادامه بحث به دلایل های پیامبر نشدن زنان اشاره خواهیم کرد.
ماموریت الهی سه گونه اند.
1 ـ مقام نبوت
یعنى دریافت وحى از خداوند، بنابراین «نبى» کسى است که وحى بر او نازل مى شود و آنچه را به وسیله وحى دریافت مى دارد، چنانکه مردم از او بخواهند در اختیار آنها مى گذارد.
2 ـ مقام رسالت :
یعنى مقام ابلاغ وحى و تبلیغ و نشر احکام خداوند و تربیت نفوس از طریق تعلیم و آگاهى بخشیدن، بنابراین رسول کسى است که موظف است در حوزه مأموریت خود به تلاش و کوشش برخیزد .
و از هر وسیله اى براى دعوت مردم به سوى خدا و ابلاغ فرمان او استفاده کند، و براى یک انقلاب فرهنگى و فکرى و عقیدتى تلاش نماید.
3 ـ مقام امامت
یعنى رهبرى و پیشوائى خلق، در واقع امام کسى است که با تشکیل یک حکومت الهى و بدست آوردن قدرتهاى لازم، سعى مى کند احکام خدا را عملاً اجرا و پیاده نماید و اگر هم نتواند رسماً تشکیل حکومت دهد، تا آنجا که در توان دارد در اجراى احکام مى کوشد.
به عبارت دیگر وظیفه امام اجراى دستورات الهى است در حالى که وظیفه رسول ابلاغ این دستورات مى باشد، و باز به تعبیر دیگر، رسول «ارائه طریق» مى کند ولى امام «ایصال به مطلوب» مى نماید.
ناگفته پیدا است که بسیارى از پیامبران مانند پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) هرسه مقام را داشتند هم دریافت وحى مى کردند، هم تبلیغ فرمانهاى الهى، و هم در تشکیل حکومت و اجراى احکام تلاش مى کردند و هم از طریق باطنى به تربیت نفوس مى پرداختند.
کوتاه سخن اینکه: امامت همان مقام رهبرى همه جانبه مادى و معنوى، جسمى و روحانى و ظاهرى و باطنى است، امام، رئیس حکومت و پیشواى اجتماع و رهبر مذهبى و مربى اخلاق و رهبر باطنى و درونى است.
امام داری سه نیرو است:
1- نیروى معنوى: تا افراد شایسته را در مسیر تکامل باطنى رهبرى مى کند.
2-قدرت علمى :تا افراد نادان را تعلیم مى دهد.
3-نیروى حکومت :یا قدرتهاى اجرائى دیگر، اصول عدالت را اجرا مى نماید.(1)
ممکن است کسی مقام پیامبری و تبلیغ و رسالت را داشته باشد اما مقام امامت در او نباشد، این مقام، نیازمند به شایستگی فراوان در جمیع جهات است و همان مقامی است که ابراهیم پس از آن همه امتحانات و شایستگیها پیدا کرد، و این آخرین حلقه سیر تکاملی ابراهیم بود.
اسلام همراه با امامت، دین کامل و مورد رضایت خداوند است: در حقیقت مقام امامت مقام تحقق بخشیدن به تمام برنامههای الهی است
آیا مقام نبوت برای زنان وجود دارد؟
مطابق ظاهر بعضی از آیات ، عده ای معتقدند که نبی زن نیز داشته ایم اگر چه در بین زنان رسولی نداریم:
«وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ؛ (2) و (به یاد آورید) هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم ! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان ، برترى داده است.»
« کلمه اصطفا در مورد حضرت آدم و نوح و آل ابراهیم ، قطعاً به معنای اختیار برای نبوت است
ملاک تفاوت و سنجش انسانها نزد خداوند چیست؟
الف: تنها تفاوت زن ومرد در عمل صالح است.
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ (3)
هر کس کار شایسته اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى دادند، خواهیم داد.»
ب:تنها ملاک و معیا رسنجش تقوی است نه جنسیت
اسلام در ارزش گزاری و کرامت انسانها هیچ تفاوت جنسیتی ای را نمی پذیرد:«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛ (4)
اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!»
چرا پیامبر زن نداریم ؟
1- رسیدن زنان به مقام عصمت دلیل بر رسالت آنها نیست.
آیتالله جوادیآملی در پاسخ به فلسفه وجود نداشتن زنان در میان پیامبران الهی می فرمایند که: این طور نیست که فقط یک زن معصومه داشته باشیم آن هم وجود زهرای مرضیه سلام اللّه علیها باشد.
ما دلیلی بر عدم عصمت بعضی از زنهای دیگر نظیر زینب کبری و حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیهما نداریم.(مقام عصمت هم دلیل بر رسالت و پیامبری زن نیست)
2- دلیل قرآنی بر اینکه پیامبر زن نداریم.
سه آیه از قرآن مورد استناد قرار گرفته، که مضمون واحدی را می رساند:
«و ما ارسلنا من قبلک .....»(5):و ما پیش از تو به رسالت نفرستادیم مگر مردانی را از مردم قریه ها که به آنها وحی کردیم.
«و ما ارسلنا من قبلک الا رجالاً ..».(6) اگر خود نمی دانید، از اهل ذکر بپرسید که ما پیش از تو، به رسالت نفرستادیم مگر مردانی را که به آنها وحی می فرستادیم.
«و ما ارسلنا قبلک الا ...»(7) ما پیش از تو، به رسالت نفرستادیم مگر مردانی را که به آنها وحی می کردیم و اگر خود نمی دانید از اهل ذکر بپرسید.
فخر رازی به این آیات تمسک جسته و گفته است:«مریم(ع) جزء انبیاء نبود، زیرا خدای متعال فرموده ماقبل از تو مردان را به رسالت فرستادیم و فرستادن جبرئیل کرامتی بر مریم بود.»(8)
مرحوم علامه طباطبایی فرموده است:
«وحی بر مادر موسی الهام قلبی بود. در کلام خداوند وحی، منحصر به وحی پیامبری نیست لذا به زنبور عسل هم وحی شده است. اما وحی پیامبری، زنان از آن بی بهره اند و به آنان وحی نمی شود. زیرا خداوند فرموده ما مردان را به رسالت فرستادیم.»(9)
بسیاری از مفسران، بر نفی نبوت زنان یا حضرت مریم(ع) به این آیات استناد کرده اند.(10)
3-دلیل روایی بر اینکه پیامبر زن نداریم.
الف: قضاوت و حکومت شعبه ای از نبوت است:
اسحاق عمار عن ابی عبداللّه (ع) قال: قال امیرالمؤمنین(ع) لشریح: «یا شریح قد جلست مجلسا لا یجلسه الا نبی او وصی نبی او شقی.»(11)
امیر مؤمنان(ع) به شریح فرمود: ای شریح! در جایی نشسته ای که جایگاه پیامبر، یا جانشین او است و یا فرد شقی می نشیند.سلیمان بن خالد عن ابی عبداللّه (ع) قال: «اتقوا الحکومة فان الحکومة انما هی للامام العالم بالقضاء العادل فی المسلمین لنبی [کنبی] او وصی نبی».(12)
امام صادق(ع) فرمود: از حکومت (دادرسی) بپرهیزید، زیرا حکومت از آن پیشوای دانا در دادرسی، عادل در میان مسلمانان، مانند پیامبر(ص) یا جانشین او است.
ب ـ شرط قضاوت و حکومت، رجولیت ذکر شده است .
امام باقر(ع):«لا تولی المرأة القضاء و لا الامارة»(13):زن عهده دار دادرسی و زمامداری نشود.
روایتی مشهور در منابع اهل سنت از ابوبکر نقل شده، و سپس به منابع شیعی راه یافته «لن یفلح قوم و لّوا امرهم امرأة»(14):هرگز به رستگاری نرسد، جامعه ای که سرپرستی آن را زن بر عهده دارد.
امام صادق(ع) فرمود: در نامه امیرالمؤمنین(ع) به امام حسن(ع) آمده است:«لاتملک المرأة من الامر ما یجاوز نفسها»(15): زن فراتر از توانش، امور را به دست نگیرد.
با استناد به این روایات و نظیر این روایات حکم به عدم پیامبری زن داده اند.
4- دلیل اجماع بر اینکه پیامبر زن نداریم.
گروهی از علمای اهل سنت، ادعای اجماع کرده، بر اینکه زن نمی تواند پیغمبر باشد. بیضاوی گفته است:اجماع است بر آنکه خداوند زنی را به پیامبری نگرفته است و این آیه بر آن دلالت دارد: «و ما ارسلنا من قبلک الا رجالاً».(16)
نکته: کسانیکه قائل به اثبات نبوت زمان هستند به این سه دلیل قرآمی و روایی و اجماع اشکالاتی وارد کردند که در این مختصر مجالی برای بیان آنها نیست.
5- پیامبر زن نداریم زیرا زن به مقام رسالت و پیامبری نمی رسد.
زن به مقام ولایت که پشتوانه نبوّت و رسالت است می رسد،. ولی به مقام نبوت پیامبری نمی رسد . ولی با وجودی که این مقام پیامبری و رسالتی به زن نمی رسد از مقام زن چیزی کم نمی کند،
زیرا ممکن است به مقام ولایت برسد و نسبت به بسیاری از انبیا برتر باشد، چنانکه حضرت فاطمة (صلوات الله علیها) به آن مقام ولایتی و عصمت دست یافته و احتمال دارد از بعضی از انبیا هم بلاتر باشد ولی هرگز پیامبر نمی شود.
کمال معنوی و ولایی مخصوص و اختصاص به مردان ندارد ،زیرا کمال ولایی و معنوی مربوط به ولایت است و در ولایت الهی بین زن و مرد مشترک است، پسزن و مرد هر دو میتوانند ولی اللّه بشوند.
زنان بزرگی نظیر آسیه، مریم، حضرت زهرا،(س) زینب کبری و حضرت معصومه در عالم بودهاند و اینها هرکدام با حفظ مرتبه و درجه خاص خود میتوانند به ولایت رسیده باشند..
پس ولایت یک مقام ملکوتی و معنوی است،که در باطن نبوّت و رسالت نهفته شده است، لذا چون مقام ولایی اختصاص به مردان ندارد بین زن و مرد مشترک است .اما رسالت و پیامبری مختص مرد است. پس زن و مردی که به مقام ولایت برسد خیلی به خداوند نزدیکتر می شود.
پس اگر به زنی گزارش غیبی و ابلاغی، برسد در این شبهه نباید کرد، ریرا این زن به مقام شامخ ولایت رسیده است که جدای از مقام رسالت هم نیست ولی این رسالت به زنان نمی رسد. یعنی هیچ پیامبری نیامده که از زنان باشد زیرا زن به مقام رسالت و پیامبری نمی رسد،
و محدثه بودن حضرت زهرا(س) و مصحف حضرت فاطمه(س) که حضرت علی(ع) آن را می نوشتند و تعلیم جبرئیل بود، نشان می دهد که یک زن، می تواند دریافت کننده کلام مقرب ترین فرشته باشد.. اما رسول نباشد.
6- پیامبر زن نداریم زبرا رسالت و پیامبری کارهای اجرایی دارد .
نبوت و رسالت مقامی اجرایی است، اینکه زنی پیامبر نشده است برای این است که زن باید با همه افراد جامعه تماس بگیرد، در جنگ و صلح فرماندهی جنگ را به عهده بگیرد. این کار اجرایی برای زنان دشوار است. مجری آن باید مرد باشد. پس پیامبر باید مرد باشد
چون نبوّت و رسالت کاری اجرایی و مستلزم تماس با مردم است، و در آن اموری مانند صلح و جنگ و آموزش احکام و پاسخ به سئوالات و امامت در جماعات مطرح است.اینکه ١٢٤ هزار پیامبر همه مرد هستند ب.
رای این است که نبوّت و رسالت، کارهای اجرایی دارد و خصوصیات بدنی و جسمی مردها به گونهای است که کارهای اجرایی وظیفه مردهاست. پس در مقام پیامبری نبوّت و رسالت مقام اجرایی نهفته شده است .
7- پیامبران عظیم در دامان زنان پرورش یافته اند.
تمام پیامبران تربیت شده ی زنان می باشند و از دامن زن ها خارج شده اند،پس نباید جایگاه و احترام آنها مورد تردید قرار بگیرد.
زیرا در نظام فکری دین اسلام، زن جایگاهی رفیع و مسئولیتهای بزرگی دارد، که اگر در جایگاه اصلی خود که همگام با ساختمان وجودی اوست، قرار گیرد، بسیاری از مشکلات خانواده و اجتماع حل میشود.
8- از لحاظ جسمی زنها با مردها متفاوتند.
خانم ها مواردی دارند که مختص به خودشان است، مثلا قاعدگی که محدودیت هایی به همراه دارد.از آنجایی که پیامبر باید همیشه در صحنه باشد این محدودیت ها عملکرد نبوت را با مشکل همراه می سازد.
مثلا” پیامبر باید برای اطرافیانش پیش نماز باشد.می شود هر ماه یک هفته امامت و ادای نماز را تعطیل کند! یا در رمضان به همه بگوید روزه بگیرید ولی خودش روزه نباشد!
9- قانون سرپرستی مردها عقلا و شرعا قابل تردید نیست
همچنین قانون پروردگار این است که مردها سرپرست خانواده باشند،و پیامبر موظف است که این موارد را به دیگران بیاموزد که مردها سرپرست هستند.الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ الله بَعْضَهُمْ عَلَیٰ بَعْضٍ .. ﴿17﴾
حال اگر یک پیامبر زن باشد و سرپرستی مرد داشته باشد،فعالیت و تبلیغش با مشکل ایجاد می شد،چه بسا شوهرش برای او در پاره ای از اوقات محدودیتی وضع می نمود! و عملکرد دعوت با مشکل مواجه می شد
مروری بر چرایی عدم پیامبری زنان با توجه به قرآن و احادیث
در سخنان پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و معصومین (علیهمالسلام) آمده است که زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه (علیهما السلام) در شهر مقدس قم، بهشت را برای انسان به ارمغان میآورد و موجب آمرزش گناهان او میشود.(19)با همهی این مقامهای معنوی و اخلاقی، خداوند، هیچ یک از این زنان را بر مسئولیت پیامبری و امامت نگمارده است. سؤال مهم این است که چه دلایلی (یا بهتر است بگوییم چه حکمتهایی) را میشود برای چنین مسئلهای در نظر گرفت؟ آیا زنان نقصی در کمال و فضیلت داشتهاند یا شایستگی ارتباط با فرشتگان را نداشتهاند؟
بیگمان چنین نیست زیرا خداوند در قرآن کریم به صراحت از گفتگوی فرشتگان با حضرت مریم (علیهما السلام) یاد میکند، آن جا که میفرماید: «و به یاد آورید هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را برگزیده است و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری داده است.»(20)
همچنین در احادیث، دربارهی حضرت زهرا (علیهما السلام) نقل شده است که در مدت 75 یا 95 روزی که پس از رحلت پیامبر میزیستهاند، جبرئیل، فرشتهی وحی، بر ایشان نازل میگشت و مطالبی را برای ایشان بیان میکرد و علی (علیه السلام) آن مطالب را مینوشتند.(21)
مقام حضرت زهرا (علیهما السلام) آن چنان بلند است که در روایات آمده است اگر علی (علیه السلام) نبود کسی شایستگی ازدواج با آن بانوی بزرگوار را نداشت. با وجود این شاهدیم که حضرت مریم (علیهما السلام) و حضرت فاطمه (علیهما السلام) به پیامبری و امامت منصوب نشدهاند.
برای این که دلیل و حکمت این مطلب را بیابیم باید بررسی کنیم پیامبری و امامت چیست و چه تواناییها و شرایطی را لازم دارد؟ پیامبران الهی علاوه بر دریافت وحی موظف بودند با وجود همه مخالفتها و کارشکنیهای دشمنان و مخالفان دین، پیام خدا را به مردم ابلاغ نمایند.
بعضی پیامبران وظایف خاص دارند
برخی از پیامبران الهی علاوه بر رساندن پیام الهی، مسئولیت رهبری امت را نیز بر عهده داشتهاند و این مسئولیت، به معنی تلاش عملی و برنامهریزی و مدیریت جامعه برای تحققِ عینی برنامههای دین در عرصهی حیات فردی و اجتماعی مردم است. امامت یعنی رهبری عینی و عملی جامعه در مسیر اهداف الهی.طبیعی است که ابلاغ و پیامرسانی دینی (پیامبری) و تلاش برای تحقق و حاکمیت عدالت و ارزشهای الهی در سطح جامعه (امامت)، درگیریهای اجتماعی گستردهای به همراه دارد و مستلزم حضور در میدان جنگ و رویارویی با دشمنان است. به علاوه پیامبری و امامت به گونهای است که همراهی مردان و حضور مستمر در میان مردان و ارتباط گسترده با نامحرمان را برای زن در پی دارد.
همچنین ویژگیهای روحی و روانی زنان به گونهای است که مسئولیتهای سنگین مدیریتی و رهبری کلان جامعه، فشار روانی سنگینی را بر آنان وارد میسازد در حالی که مردان با چنین مسئولیتهایی هماهنگی و همراهی بیشتر و گستردهتری دارند.
بنابراین میشود گفت از آن جا که پیامبری و امامت هم با شرایط روحی و جسمی خاص زنان سازگار نیست و هم ارتباط فراوان با مردان نامحرم را به همراه دارد، به زنان واگذار نشده است.
نتیجه:
در پاسخ به این سوال که: چرا پیامبر زن نداریم ؟ به نکات زیر رسیدیم.
1-رسول زن و جود ندارد. چون رسول کسی است که باید دائما در صحنه اجتماع باشد.به راحتی با مردم ارتباط داشته و پیامش را تبلیغ کند. در صحنه های درگیری دشمنان خدا حاضر باشد، در کرسی قضاوت بنشیند و ... که این امور به عهده مردان گذاشته شده است.
2- آنچه مربوط به کرامت انسانها مربوط می شود، بهره مندی از ولایت الهی است که در این جهت بین زن و مرد تفاوتی نیست
3- هر نبیّ و رسولی دارای ولایت است، لیکن هر ولیّ دارای نبوّت و رسالت نیست،
4- پشتوانه نبوّت و رسالت، ولایت است و مقام تکوینی انسان به ولایت برمیگردد که در این جهت بین مرد و زن امتیازی نیست.
5- هر پیامبری دارای ولایت است، ناظر به مقام معنوی نبوّت عامه و این که هر پیامبری باید مرد باشد، مربوط به مقام اجرایی نبوت عامّه است.
6- در مقابل مثبتین عدم پیامبری زن، منکرینی وجود دارد که به دلیل طولانی شدن بحث دلیل آنها ذکر نشده است.
پی نوشت:
1. مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه ، جلد یک، ص 440
2. سوره آل عمران، آیه ۴۲
3. سوره نحل، آیه 97
4. سوره حجرات، آیه ۱۳
5. سوره یوسف، آیه 109.
6. سوره نحل، آیه 43.
7. سوره انبیاء، آیه 7.
8.التفسیر الکبیر، ج8، ص43 و ج20، ص36 و 18، ص226.
9. المیزان، ج145، ص150 ـ 149.
10. تفسیر المراغی، ج3، ص151 ـ 150. احکام القرآن (جصاص)، ج2، ص12.
11. وسائل الشیعه، ج18، ص7، ح2.
12. همان، ح3.
13. بحارالانوار، ج103، ص254، ب5، ح1.
14. همان، ج32، ص194، ب3، ح143.
15. همان، ج103، ص253، ب4، ح56.
16.تفسیر البیضاوی، ج1، ص159.
17. سوره نساء آیه ۳۴
19- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 60، ص 216
20- سوره آل عمران (3)، آیه 42
21- محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 458
منبع:
https://makarem.ir/compilation/reader.aspx?mid=3760
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4039/22885
https://www.khabaronline.ir/news/309982
(منصب -امامت)https://fa.wikifeqh.ir
(/پیامبر -زن)https://wikiporsesh.ir
زن در اجتماع، سیدجعفر حق شناس، با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السلام)، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول، پاییز 1390.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}